[مصطفي سپهريان]

[mory]

[مصطفي سپهريان]

خوب يعني از نظر اينكه توش حركات رزمي و زد و خورد داره عيبي نداره؟ مي تونم هدفش رو تغيير بدم و جذاب ترش كنم. رخصت ميديد؟


پاسخ مدير ----------------------------------------------------------------------------------

ببين زد و خورد با بكش بكش زياد فرق نداره . ما تو زندگي مون اينهمه مشكلات رو پشت سر ميگذاريم ولي آدم نمي كشيم . دنبال اونهايي بگرديد كه مي شه توي بازي آوردشون . وقت هست نگران نباشيد .

[mory]

عزيزان سلام .
با اينكه حدود 9 روز به پايان اين مهلت باقي مونده حداقل 5 6 ايميل و پيغام خصوصي دريافت كردم كه بچه ها از كارهاي نيمه كارشون توضيحاتي داده بودن و خواسته بودن اين زمان به خاطر امتحانات تمديد بشه . فعلا زمان اين مسابقه باز ميمونه تا ببينيم كي بايد مهلتش تموم بشه . ممنون .

[مجتبی تقوی زا]

دموی اول :
صحنه :<دوربین روی تماشاگران – لانگ شات > تماشاگران پرچم های ایران را تکان می دهند و به شدت ورزشکار را تشویق می کنند.....
<کات – دوربین زوم روی صورت ورزشکار > صورت ورزشکار سرخ و بر افروخته شده ....به شدت عرق می ریزد .....< دوربین کم کم واید می شود > ورزشکار را نشان می دهد که به شدت پارو می زند ! < دوربین باز هم واید می شود ، آرام آرام آنقدر باز می شود که نشان می دهد این صحنه ها از یک تلویزیون داخل خانه ای پخش می شود > دوربین اعضای خانه را نشان می دهد . پدر که ماسک اکسیژن روی صورتش است ، تسبیح می زند و تنها نمود هیجانش حرکت تند تر از معمول پلک هایش است .....< دوربین باز هم ورزشکار را نشان می دهد .....ابن بار صدای هور و تیراندازی و انفجار و پارو به تصویر اضافه می شود >
<کات – دوربین ریو صورت تک تک اعضای خانواده زوم می شود تا عکس العمل هایشان را نشان دهد> ورزشکار ایرانی قهرمان شده ، پرچم ایران را روی شانه اش می اندازد و توی قایق می ایستد و دست هایش را رو به آسمان باز می کند ....<دوربین روی صورت پدر زوم می شود که اشک توی چشمانش حلقه زده > صحنه فید شده و لوگوی بازی می آید.

بازی:
از جایی شروع می شود که علی به همراه دوستانش در مرداب با یک قایق پارویی (قدیمی و زهوار در رفته) مسابقه می دهند . مادر وقتی علاقه علی را به قایقرانی می بیند او را به باشگکاه قایقرانی می فرستد . علی در این زمان دانش آموز سال اول دبیرستان است . شب ها به مسجد محل می رود و از پدر که جانباز شیمیایی ست مراقبت می کند .رفتارهای اجتماعی و خانوادگی او موجب بالا رفتن فاکتور های انسانی ( اعم از روحیه ، جنگندگی ، ایمان به خدا و ...) و تمرین ها باعث بالا رفتن فاکتور های فنی و جسمانی او می شود . او به تمرین قایقرانی و بدنسازی تخصصی می پردازد . بعد از چند ماه به مسابقات نوجوانان کشور می رود .سپس تیم ملی نوجوانان ، مسابقات جوانان کشور، تیم ملی جوانان ، مسابقات بزرگسالان کشور و در نهایت عضو تیم ملی بزرگسالان کشور می شود . هدف نهایی در این بازی کسب مقام های قهرمانی آسیا ، جهان و المپیک است .

سبک بازی :
بازی به صورت سه بعدی تهیه و اجرا می شود . بازی دارای تقویمی مطابق با تقویم رسمی ایران است که تمامی مناسبت ها در آن گنجانده می شود . ( به طور مثال فضای دهه اول محرم ایران ترسیم می شود ) و شرکت در فرائض دیدنی به عنوان ارتقا دهنده فاکتورهای انسانی کاراکتر می شود . سعی می شود فضای ترسیمی محلات بتواند رنگ نوستالژیک ایرانی را القا کند . شخصیت های محوری باید با تمام جزئیات شرح داده شوند . پدر علی به عنوان جانباز شیمیایی نقش دوم بازی را یدک می کشد و کلیه دردها و رنج های یک جانباز شیمیایی باید در مورد او نشان داده شود . تقویم ده ساله ی این بازی با سیر خطی داستان آن ، این امکان را به کاربر می دهد که چند وقتی از بازی را جهش کند و به مراحل بالاتر برود که ان مدت زمان از دست رفته به معنای از دست دادن یک سری فاکتور های انسانی و فنی کاراکتر است .

باقی قضایا بماند برای زمانی که قرار شد این داستان ساخته شود ....توضیح بیشتر را لازم نمی بینم!

[mory]

مجتبي دستت واقعا درد نكنه . خيلي عالي بود . فضاش جالب در مياد. فقط يك كمي روي گيم پلي بيشتر كار كن . مثلا وقتي توي اين محله هستيم هدفمون از بازي كردن چيه ؟ كجا بريم ؟ با چه كسي حرف بزنيم ؟ چي رو از كي بگيريم و به كي بديم . اينجور چيزها اگه بشه اضافه بشه ديگه واقعا نمره ات 20 ميشه . بازم ممنون .

[مجتبی تقوی زا]

گیم پلی

«توضیحاتی بیشتر در مورد گیم پلی داستان پست قبلم»

مکان های اصلی در این بازی تشکیل شده از محله زندگی (که خود شامل تعدادی مغازه،مسجد و خانه می باشد)....مرداب محل تمرینات شخصی.......باشگاه بدنسازی.....مدرسه (که به صورت محدود از آن استفاده می شود).....کمپ تیم های ملی .....دریاچه مجموعه ورزشی آزادی و چند دریاچه از محل مسابقات برون مرزی.....

شخصیت های اصلی
علی (بازیکن) ....پدر (که جانباز شیمیایی است).....مادر ......مربی باشگاه ....مربی بدنسازی ....دو – سه هم تیمی .....مربی تیم های ملی .....

خط داستانی
در این بازی کاربر نقش علی را از زمانی که تصمیم می گیرد قایقران شود بازی می کند .....علی باید حین درس خواندن شروع به تمرین کند ......3 روز در هفته تمرین بدنسازی .....3 روز تمرین تخصصی .....در طول روز کاربر باید تمامی فعالیت های علی را تحت کنترل داشته باشد ....برخورد های اجتماعی و آداب رفتاری علی می تواند امتیاز های مثبتی برای او به ارمغان بیاورد ....علی باید از پدر مراقبت کند(در مورد بیماری پدر علی باید کاملا به صورت رئال مشکلات جانبازان شیمیایی نشان داده شود ....)....او را به دکتر و بیمارستان ببرد و این همکاری با خانواده نیز امتیازی برای او به ارمغان خواهد آورد ....در مورد فرائض دینی در صورتی که کاربر به موقع نماز را برپا دارد به مرور زمان فاکتور روحیه علی بالاتر می رود .....در جلسات تمرینی هم با توجه به مقدار و نوع تمرین فاکتور های جسمی و تکنیکی بالاتر می رود ....کاربر می تواند تصمیم بگیرد که بیش از برنامه مشخص از قبل تمرین کند و به تناسب این موضوع قدرتش هم بالاتر می رود....
در هر دوره سنی علی در مقابل خطرات مختلف اجتماعی قرار می گیرد که نوع برخورد کاربر با موضع سرنوشت علی را عوض می کند ....حتی یک انتخاب بد ممکن است به افول ورزشی و فراموش شدن علی بیانجامد .....
حتی در دوره های جوانی می توان موقعیت عاشقانه ای را طراحی کرد که برخورد ها و تصمیمات علی در این موقعیت سرنوشتش را رقم بزند!!!
«اینقدر توضیح در مورد فضا و برخورد ها کافیه یا بیشتر میخواین؟؟؟!!!بسه دیگه ....واسه بیشتر گفتن باید یه لول بازی رو کامل بنویسم!!»

[mory]

به شدت خوشحالم كه كسي پيدا شد كه روي سوژه اي كه من پيشنهاد دادم اينقدر ريز بشه . فكر ميكنم كم كم داريم به هدف اين تاپيك ميرسيم .

مجتبي جان در اولين فرصت يه قرار با شما مي زارم تا فضاي موتور بازي و محله و غيره رو ببيني . اينجوري بهتر دستت مياد بايد به چه چيزهايي فكر كني .

بقيه دوستان هم اگه مايل به بردن اين جايزه كوچيك هستن بجنبن . وقت زيادي باقي نمونده . ممنون .

[mory]

خوب مثل اينكه ديگه كسي علاقه اي به همكاري نداره . طي هفته آينده برنده مسابقه رو اعلام ميكنم و جايزه به مدير سايت فرستاده مي شه كه خودشون اقدام كنن . ممنون از همه .

[mory]

با سلام خدمت همه ی بچه های فروم .
با تشکر از استقبال شما از این تاپیک و خاتمه مهلت مقرر برای مسابقه ، برنده این مسابقه تعیین شد و جایزه این مسابقه در حضور آقای علی کسایی مدیر وبسایت به برنده این قسمت اهدا شد .
برنده مسابقه آقای مجتبی تقوی زاد

دلیل انتخاب ایشان جدیت در بر قراری ارتباط با موضوع و رعایت قوانین مسابقه و حفظ فضای رئال قصه و طراحی اولیه گیم پلی می باشد .البته ایشان علاوه بر جایزه به عنوان نویسنده این داستان انتخاب و از خلاقیت و قدرت قلم ایشان برای ساخت این بازی استفاده می شود .

با تشکر . مرتضی بصارت دار