[mory]

---------------------- مسابقه داستان نویسی با جایزه ویژه -------------------------------------

------------------------علي آقا رخصت بي اجازه نوشتيم ----------------------------------------

سلام . حرف اضافه نمی زنم . یک داستان برای یک بازی بنویسید با مضامین ایرانی که ورزشی باشه . مثلا یک بازی با تم ورزشی . میخوام از فضای جنگ و خون و خونریزی بیايم بیرون .آخه بعد میگن ایرانیا جنگ طلبن .
من یک نمونه نوشتم که ببینید منظورم چیه . اصلا به اینکه چه محدودیتی پیش روی ساختشه فکر نکنید . اگه دوست دارید سوم شخص باشه یا اول شخص . سه بعدی یا 2 بعدی . تو مایه سیمز باشه یا چیز دیگه فرقی نداره . فقط بگید فکرتون چیه .
اگه هم فکر خاصی ندارید همین داستان را پرورش بدید و براش یک گیم پلی و خط داستانی بنویسید.گيم پلي همين داستان هم وارد مسابقه ميشه و امتياز بيشتري هم داره ……
..
..

----------------------- و یک نیم سکه بهار آزادی جایزه بگيرید ---------------------------------
.
.
.
یک ماه فرصت برای انتخاب بهترین ایده . جایزه اش هم با پست ارسال میشه و انتخاب هم به عهده دوستانه . جايزه ي كوچكيه . اگه طرح كسي واقعا خوب باشه بيشتر هم ميشه . مطمئن باشيد . فكر نمي كنم كسي تا بحال دروغ يا بلوف از من شنيده باشه .

و جايزه بزرگتر اينه كه ببينيد طرحتون تبديل به بازي شده . چون بازي بعدي من بدون كشت و كشتاره و از همين تاپيك در مياد . با كمك شما .همچنين اگر طرحتون جاذبه يك بازي رو داشته باشه به عنوان نويسنده و طراح گيم پلي وارد گروه سازنده اين بازي ميشيد .البته با حقوق مكفي

اما نمونه داستان من :

--------------------------------------------- راه افتخار -------------------------------------------
نوشته مرتضي بصارت دار

همه جیغ می کشیدن و کف می زدن و هورا میکشیدن . همه خوشحال بودن . دورم جمع شده بودن و تشویقم می کردن . منم خوشحال بودم . یک مدال دور گردنم انداخته بودن که به شدت برق می زد . منم اون رو میبوسیدم و به عکاس ها نشون می دادم که عکس بگیرن . فکر می کنم ژاپنی بودن . هنوزم نرمی پرچم سه رنگ کشورمون رو که رو دوشم بود رو حس می کنم . بلند گو هم چیزهایی میگفت و بعد اسم منو صدا میکردو همه برام دست می زدن.
-خوب بعدش ؟
-خلاصه یک آقای مسنی اومد که لباس ورزشی تنش بود و خیلی مهربون نشون میداد . از دورو بریام خواست که منو رو دست پرتم کنن هوا . پرتم کردن هوا و وقتی داشتم میامدم پایین دیگه هیچکی نبود از ترس جیغ زدم و از خواب پریدم ...
-خیلی مسخره بود . بهت گفتم اینقدر شب غذای سنگین نخور .
-یعنی میشه مامان ؟ میشه منم یه روزی قهرمان آسیا بشم ؟ میشه منم سرود ایران رو توی یه استادیوم ورزشی تو یه گوشه این دنیا به صدا در بیارم ؟
-تو هنوز کوچیکی پسرم . ولی اگه ادم بخواد هر کاری رو میتونه بکنه . حتی قهرمان آسیا بشه ...
-می خوام . به خدامی خوام .
-باشه فردا میریم پیش دائیت که تو رو ببره یه باشگاهی چیزی اسمتو بنویسه .ولی سیروس یه قولی باید بدی .اونم اینکه درساتو خوب بخونی .
-باشه . قول میدم .

سیروس 16 سالش بود یه پسر ترکه ای که نسبتا قدش از هم سن و سالاش بلند تر بود . به همراه مادرش زندگی میکرد. مادرش معلم ادبیات بود وتوی دبیرستان تدریس می کرد . پدر یک مجروح شیمیایی بود که وقتی سیروس بچه بود شهید شده بود . همیشه دوست داست پسرش هم مثل خودش مرد بشه و برای همین اسمشو گذاشته بود سیروس وبه شوخی صداش میکرد serious یعنی جدی . یک دائی به همراه خانواده دایی کل خانواده اونا بود که سیروس گاهی وقتا برای اینکه پول چیزهایی که میخواد واسه مادرش بگیره رو در بیاره و مادرشو خوشحال کنه می رفت شاگردی دایی .دائی نجار بود . زندگی کوچکی که اگرچه آروم بود و بدون دردسر ولی برای پسری به سن سیروس کسل کننده شده بود . اون می خواست معروف بشه . قهرمان بشه . مثل پدرش که قهرمان جنگ بود. سیروس می خواست قهرمان آسیا بشه ......

***
بازی از زمانی شروع میشه که سیروس با دوست دایی می ره باشگاه و یک برنامه تمرینی می گیره . بعد از اون دو ماه تمرین می کنه و از اون به بعد وارد مسابقات باشگاهی میشه . بازیگر باید به سیروس کمک کنه که هر روز برنامه شو تنظیم کنه و هم به درس و ورزش و هم به مادرش و هم به کارهای دینیش برسه . این ها توسط انتخاب کاری که سیروس باید انجام بده در هر روز تعیین میشه و آخر هر هفته هم مسابقه .
بازیگر با انتخاب چیزهایی مثل غذا خوردن ، استراحت کردن ، ورزش کردن ، نماز خواندن یا دعا کردن و به مادر کمک کردن و درس خواندن و مطالعه کردن و کار کردن برای کمک به هزینه خانواده و غیره یک سری از فاکتورهای انسانی رو بالا میبره تا بتونه در مسابقات برنده بشه . فاکتورهایی مثل :
قدرت بدنی ،سرعت ، انعطاف ، جسارت ، دانش ، روحیه شکست ناپذیری ، تمرکز ، ضریب هوشی ، ایمان به خدا ، نا امید نشدن و پشتکار و غیره که به تدریج با انجام تمرین و مسابقه و کارهایی که در زمان لازم باید انجام بشه بالا رفته و موجب پیشرفت ورزشکار می شه .
مسابقات در سطح دانش آموزیه و بعدش تبدیل به لیگ میشه . وقتی قهرمان ایران شد و در مسابقات آسایی هم قهرمان میشه و میره به مسابقات المپیک و ... در انتها متوجه میشه که در اون خواب قهرمان آسیا نشده ، بلکه قهرمان المپیک شده بود....

سبک بازی :
بازی بصورت سه بعدي سوم شخص و در فضای یک محله انجام میشود .المان های نمونه یک محله ایرانی مانند تیرهای برق ، درخت ، دکه های روزنامه فروشی ، باجه های تلفن و یا المان های سازه ای مثل سوپر مارکت و مغازه و خانه و مسجد و پارک و یک سالن ورزش و بیمارستان و کارگاه های فنی و بانک و چیز هایی از این قبیل در این محله دیده میشود که به پردازش داستان کمک میکند . همچنین چیزهایی که برای شخص در زندگی دارای اهمیت است در بازی نیز اهمیت پیدا می کند.مثلا گاهی رفتن به بیمارستان از ورزش کردن مهم تر میشود . رفت و آمد آدمها و ماشین ها و دوچرخه و موتور و غیره این محله را به شکل کاملی آمده انجام بازی میکند .
کاراکتر بازی میتواند در این محله گشت زده و بر روی آبجکت های دلخواه خود کلیک نماید و داستان بازی را به پیش ببرد . مثلا با کلیک بر روی مدرسه اگر موقع مدرسه رفتن باشد وارد آن می شود و به همین ترتیب وارد مکان های مختلف میشود . بعضی از مکان ها قابلیت دید درونی دارند و میتوان با کلیک بر روی آنها وارد آنجا شده و از زاویه های مختلفی آن مکان را مشاهده کرد . مثلا در یک باشگاه بدنسازی میتوان به نقاط مختلف آن رفته و با وسایل مختلفی به تمرین پرداخت . گفتگو با شخصیت ها هم در حالت اجراي درون بازي و عهم به صورت COMIC بوده و به صورت تصاویر ثابت با دیالوگ های صحبت های آنان می باشد . نقاشی های دست آزاد دو بعدی كميك میتواند به تنوع داستان و آزادی عمل گرافیست برای بیان احساسات و حالات متفاوت کاراکتر های بازی کمک کند .
کاراکتر های اصلی شامل کاراکتر سیروس ، مادر سیروس ، دایی ،تعدادی از دوستان سیروس ، مربی ، مدیر مدرسه ، خادم مسجد ، فروشنده ها ، عابر های پیاده و ماشین ها و دوچرخه سوار و غیره می باشند .
زمان بازی REAL TIME بوده و سعی میشود عملا همه وقایع در زمان بندی واقعی آن انجام شود. بازیگر سعی خواهد کرد در این بازی با هدایت درست کاراکتر، مولفه های مختلف آن مانند قدرت جسمانی یا روحی را افزایش دهد . با افزایش این قدرت ها کاراکتر در روزهای مسابقه بهتر عمل کرده و نتایج بهتری را بدست می آورد .
روزهای مسابقه در فصای 3 بعدی یک ورزشگاه انجام میشود كه به تدريج با پيشرفت داستان تغيير مي كند . همه تلاشی که بازیگر برای افزایش مولفه های جسمی و روحی کاراکتر میکند در این روز نتیجه خود را خواهد داد . در روزهای مسابقه نیز بازیگر با هدایت درست سیروس و تنظیم چگونگی تقسیم نیرو و سرعت می تواند تا حدی بر نتیجه بازی تاثیر گذار باشد تا بتواند ضعف های احتمالی را تا حدی جبران کند .
به تدریج با گذشت زمان که با بیان قصه بازی نیز همراه است و حوادثی که برای کاراکتر سیروس رخ می دهد(مثل مریض شدن ، نا امید شدن ، ضعیف شدن ، قرار گرفتن در دو راهی های زندگی ، مشورت با دوستانی که مناسب نیستند ، افت تحصیلی و .... ) سیروس به درجه ای از قدرت روحی و جسمی میرسد که آماده مسابقات بین المللی شود....



منتظرم دوستان.

=====================================================
=====================================================
مسابقه پايان يافت و برنده هم اعلام شد و جايزه ايشان داده شد . به صفحه 8 مراجعه كنيد =====================================================
=====================================================

[مصطفي سپهريان]

آقا من كه سعي ام رو مي كنم...
فقط يه چيزي بايد داستان رو همينجا گذاشت؟!
و همونطور كه خودتون گفتين عيبي كه نداره به صورت نقش آفرينه يا سبك هاي ديگه بشه؟!

[hosseinataeefard]

[mgcw]

من چند تا سوال دارم
1 . باید شخصیت اصلی بازی حتما قهرمان بشه........نه...بذاز یه جور دیگه سوال کنم میشه داستانی پویا و متغییر داشته باشه که با المان های که ذکر کردید تغییر کنه.
2 . حتمی باید روایت تصویری (2D ART) باشه
3 . این امکان هست که در مبارزات خودت جای سیروس بازی کنی ولی با توجه به المان ها و نحوه ی عملکرد فرد در بازی المانهای مساقبه(قدرت,استقامت,روحیه,شکست و غره ) عملکردت در بازی بهتر یا بدتر شه
4 .توش زمان تاریخ داشته باشه مثلا با گذشت چند هفته از 16 سالگی به 17 سالگی بره و با تناسبش تمایلات و علاقه هاش و رفتارش تغییر کنه ( در داستان خطی اعمال نمیشه )
5. برای رده سنی خاصی هست یا عمومی هست
6. میتونه به راه خلاف هم کشیده به ( به وسیله دوستان ناباب,احتیاج شدید به پول,تفریحی و غیره ) که مثلا دزدی میکنه و بره با پولش خودشو برای مسابقه آماده کنه ولی به خاطر اینکه با دزدی این کار کرده تو مسابقه شکست میخوره
7. امکانی مثل کار کردن و پول در آوردن , خرید (مثل لوازمی که برای تمرین و هدیه ) کار های کوچک(برای پول درآوردن)و شرط بندی میتونه باشه

اگه جوابش رو بدی ممنون میشم , فکر کنم بتونم
فقط نظرم اینه که بهتره سوم شخص باه ( یه چیزی تو مایه های اون GTA جدیده که تو مدسه هست--من خودم بازی نکردم ولی از مطالبی که خوندم میدونم چیکار باید کنم--) و در مرحله ی بعد نقش آفرینی که خیلی مناسب هست
شیبیه سازی که مطمئنم نمیتونیم انجامش بدیم ( از همه مناسبتره )

میدونم که میخواید هویت ایرانی داشته باشه من میخواهم همین کارو میکنم ولی چیزایی که تو جامععه هست رو میشه تا اندازه ایی تو داستان وبازی اورد ؟

[mory]

بسيار خوب . در عرض يك روز استقبال جالبي بود. كاش يك سيستمي بود كه ميشد همه به داستان ها امتياز بدن .

آقاي حسين عزيز :
داستان يك مسابقه اتومبيل راني اسباب بازي داره كه از نظر من جذابه .

داستان يك مقدار براي من تاريكه . گيم پلي رو متوجه نشدم گيم پلي خيلي حساسه .داستانت دو خط باشه ولي گيم پلي رو خوب توضيح بدي به هدف نزديكتري . و اينكه مثلا نقطه شروع بازي از كجاست و مراحل چطور تغيير ميكنه .
تروريست رو كار نمي كنيم . بدور از اين حرف ها كار كنيم ببينيم زندگي بدون اين حرفها چه رنگيه .
مشكلات سربازي و اينا هم ظاهرا براي شما يا دوستانتون پيش اومده كه اينقدر دقيق شدي بهش . اصلا من حدس ميزنم يك جورايي اين مسابقه ربات ها تو زندگي و علايق تو هم بوده ... ولي اين رو نميشه از توش گيم پلي بيرون آورد . مثلا نميشه رفت سربازي يا مسئول نظام وظيفه رو كتك زد تا معاف بشه . يك هم بوي سياست ميده كه بازم سياسي كار نكنيم بهتره .

هر سناريو اي كه دوست دارين بنويسين . فرقي هم نداره . از نظر تكنيكي هم آزاده فقط تو بحث فيزيك يك مقدار رعايت حال من رو بكنيد . نيد فور اسپيد نباشه كه شرمنده ميشم . من سوم شخص مثل GTA زو مد نظر دارم . موتورش رو هم آماده كردم . ولي اگه نظر شما چيز ديگه اي باشه مشكلي نيست .

داستان رو هم هر جوري دوست داريد به من برسونيد . اگه دوست داريد ديگران هم نظر بدن همين جا بنويسيد . اگه نه ايميل كنيد .

اما دوست عزيزمون mgcw :

فكر نمي كردم كسي به اين زودي اينقدر به فضاي داستان راه افتخار نزديك بشه . ببين از نظر تكنيكي شما فكر كن همون فضاي GTA رو داري . غير از بحث رانندگيش كه هنوز تست نزدم و نمي تونم هم بسازمش همه چيز آمادست . پس رانندگي رو فراموش ميكنيم رو واقعيت ها كار ميكنيم .

ميشه ببازه . چرا كه نه . راه خلاف و دوست ناباب رو همه خيلي خوب ميبينم . ولي كار نويسنده سخت ميشه كه چجوري ازش گيم پلي در بياره كه هميشه بشه به مسير اصلي داستان برگشت . مثلا خوبه يك شب فريب يك دوستش رو بخوره و بره به يك پارتيه ناجور... ولي نه اينكه ديگه معتاد بشه و game over!

كار كردن و پول در آوردن جايگزين خوبي براي آدمكشي و پول در آوردنه . امكانش هست چرا كه نه .خيلي هم خوبه .

كلا ذهن رو درگير بحث فني نكنيد . و به گيم پلي و خط داستان فكر كنيد . به دوستاتون در جاها و فروم هاي ديگه هم بگيد شايد اونا هم ايده هاي خوبي داشته باشن .

[hosseinataeefard]

اول از همه منون از توجه شما :
داستان
دقیقا از همون دموی اول شروع میشه ( که نما ها تماما داخل ماشین اتفاق می افته به جز صحنه انفجار و به فید شدن سکانس دوم و آمدن اسم بازی تمام میشه
میشه قسمت های سیاسی داستان رو حذف کرد مثلا مادرش توی یک سانحه هوایی مرده ( اما به نظرم اگه شهید شده باشه یا بی رحمانه کشته شده باشه داستان جذابتر میشه مثلا یک گروهک تروریستی هواپیمای مسافری رو زدند یا اصلا هواپیما دستکاری شده بوده و یا اصلا اون گروه یک سری دزد بود ه اند و ... )
گیم پلی :
1-
شخصیت داستان با کلید های جهت دار کنترل میشه و اگر به آیتمی نزدیک بشه قابلیت انتخاب اکشن اون جسم یا شخص رو ( مثل صحبت کردن ، بلند کردن و .. ) با کلیک راست وانتخاب کردن از منوی ظاهر شده در محل کلیک رو داره
2-
کنترل ماشین هم مانند تمام مسابقات دیگه ی اتومبیل رانی ( کربن و .. ) است با این تفاو ت که ا یک صفحه ی مانیتور در گوشه سمت راست پایین صفحه قرار داده که با کلیک راست کردن روی اشیا ی درون جاده ( یا به طور کلی نمایی که بازیکن آن را می بیند ) ظاهر می شود ( البته بازی در این موقع متوقف می شود ) این صفحه به شما تمام قابلیت هایی رو که روی ماشینتون نصب کردین و به شی مورد انتخابتون هم ربط داره رو به شما نشون می ده مسلما قابلیت های بیشتر به موفقیت شما بیشتر کمک می کنه

سیر بازی ( مراحل ) :

البته من می تونم ریز هر مرحله رو در اختیارتون بزارم ولی الان چیکده ای از سیر بازی رو در اختیارتون قرار می دم اگه پسندیدید کل مراحل رو در اختیارتون قرار می دهم :

الف - در هر مرحله یک داستان مجزا همراه با چند مسابقه داره که البته به کل داستان مربوطه برای شخصیت داستان اتفاق می افته مثلا در مر حله ای بازیکن ممکنه با تصمیماتی که می گیره یا کار هایی که می کنه ( مثل رد کردن پیشنهاد یک شرکت بزرگ آمریکای در باره ی عدم شرکت اون در مسابقه به عنوان یک تیم ایرانی و اول شدنش در همون مسابقه ) مهدی رو به جایی برسونه که مجبور بشه حتی یک نفر بکشه که در اون صورت بازی تموم شده محسوب میشه و دمویی مبنی بر پایان بازی نمایش داده میشه که طی اون مهدی پس از سالها متواری بودن دستگیر واعدام میشه .

ب- در ضمن در هر مرحله بازیکن باید به دنبال جمع آوری پول .و پشتیبان های مورد نیاز برای ادامه ی کارش باشه ( که مثلا در مرحله اول لازمه پشتیبانی باباش رو با مکامله درست با پدرش بدست بیاره و در مراحلی بعدی مسلما پشتیبان ها گردن کلفت تر شده و جلب رضایت اونها پیچیده تر )

ج - محیط بازی در یک چند محله کوچک اتفاق می افته البته شما اول در یک محل بازی میکنید سپس باری مسابقات بعدی با پروازی به محل بعدی میرین توی هر محل یک خانه اجاره میکنه و آزادی نسبی برای انجام کارهاش ( مثل رانندگی آزاد در خیابان و .. ) داره

د - در آخر کل کارها و تصمیمات مهدی روی انتخابش برای خودکشی یا عدم خودکشی اون تاثیر میزاره

[mgcw]

اول از اینکه توجه کردید ممنونم
خوب در مورد سخت شدن کار در اوردن گیم پلی داستان و برگشتن به داستان اصلی بازی کار زیاد مشکلی نیست حل میشه
فکر کنم باید برم یه GTA بگیرم که بتونم بهتر در بیارم , من ViceCity تا نزیدکای آخراش رفتم فکر کنم اون برای ایده گرفتن خوب باشه
راستی اون GTA که تو مدرسه هست (اسمش رو یادم نیست) برای کامپیوتر هست برم بگیرم شاید یه چیزی از توش در اومد
در ضمن به نظر من باید شخصیتهای مثبت مثبت بیشتره بشه و خادم مسجد کمه مثلا از دوستای دایی باشه یه جانبازی که با جونا رابطه خوب داشته باشه ( اتفاقا هم همرزم باباش باشه--حتی میتونه دوست جون جونی پدرش باشه-- و در مورد پدرش براش بگه و مثلا بگه چوری بود و خاطره هاش رو تعریف کنه یا بگه پدرش دوست داشت چطوریبشه وقتی بزرگ میشه و مهمتر از همه بتونه راهنماییش کنه ) و اما جماعت که خونشون نزدیک خونشون باشه (بهتره تو این بازی از اینجور المانها زیاد باشه که مثل GTA ادم رو به خشونت و غیره سوق بده)
میله خودته اگه اینا اضافه بشن بهتره
یه مسئله ی دیگه اینه که چون دارم زیر فشار لح میشم تا تیر نمیتونم چیزی بذارم (تایپ کنم و بزارم) تا فشار کمتر بشه

hosseinataeefard اگه اون مسائل تروریستی و خونریزی نباشه بهتره مثلا داشته میرفته ماموریت یا برمیگشته هواپیما سقوط میکنه

راستی یه سوال رو یادم رفت بپرسم
اگه میشه بگو با چه موتوری میخوای بازی رو بسازی

[liantec]

mory,
ميتونم بپرسم قصد داري با چه انجيني كار كني؟

[mory]

با ++gm3D نگران نباشيد . تست ها خيلي خوب جواب داده و ميشه اميدوار بود كه فضاي يك محله ايراني به خوبي در بياد . در اولين فرصت يك دمو مي سازم كه خودتون ببينيد .
گيم ميكر اگه روش كار بشه هميشه اميدوار كنندست .

[mory]