Contacts
صفحه اصلی پورتال | صفحه اصلی تالار | ثبت نام | اعضاء | گروه ها | جستجو | پرسش و پاسخ | فروشگاه الکترونیکی | خرید پستی بازی های کامپیوتری





صفحه اول انجمنها -> درخواست همکاری -> كمك در داستان بازي ماجرايي
 

ارسال يك موضوع جديد   پاسخ به يك موضوع ديدن موضوع قبلي :: ديدن موضوع بعدي
برو به صفحه قبلي  1, 2, 3, 4, 5, 6  بعدي

نويسنده
پيغام
iran_adventure
مدیر انجمن
مدیر انجمن


تاريخ عضويت: شنبه 4 آذر 1385
تعداد ارسالها: 2069
محل سكونت: تهران


شنبه 15 ارديبهشت 1386 - 00:58
پاسخ بصورت نقل قول
خيلي خوب بود مصطفي .

نقل قول:

يكي از جادوگر ها يا ريش سفيد هاي اين آبدزدك ها نشون داده ميشه


مي خواستيم كمي از تخيلي بودنش كم بشه . البته اين هم ايده خيلي خوبيه ولي بازي يا بايد كلا تخيلي بشه - از نظر جادو و غيره - يا كمي منطقي تر - بدون جادوگر و ... - يا تركيبي كه فكر مي كنم زياد خوب بشه . مثلا نفرين بشه و بعد بره زير زمين ببينه آبدزدك ها تجهيزات پيشرفته دارند و معماهاي منطقي حل كنه . چون معما داره گفتم بهتره جادوگر و غيره نداشته باشه . پس فكر كنم اين خوب باشه :

بعد از اينكه معجون رو درست كرد و آب دزدك ها اون رو عوض كردند . مش قربون اون رو مي خوره ولي كوچيك نمي شه . شب وقتي خوابيده دوربين اتاق رو از بيرون نشون مي ده كه يه نور شديد بوجود مياد - شبيهش رو تو كارتون ها بايد ديده باشيد - بعد بازي از فردا صبح ادامه پيدا مي كنه - كه مش قربون يه آب دزدك شده و ...

نقل قول:

بعد از ماجراهاي متفاوت بعد از اينكه مش قربون به سرزمين زير خاك آبدزدك ها دست پيدا مي كنه مي فهمه كه اونها (بيچاره ها ) دارن براي تعدادي آدمك فضايي آبدزدكي كار ي كنن و برده اونهان... در اونجاست كه آبدزدك پير از مش قربون در خواست مي كنه كه در جنگ با اونها با آبدزدك هاي فضايي كمك كنه....


خيلي خوب شد ولي الان به جاهاي خوبي رسيديم نمي دونم ادامش رو چطوري دربيارم اگه خودت مي دوني بگو شايد داستانت بهتر شد .

راستي اگه بتونيم تا اوايل تير داستان رو تموم كنيم خيلي خوب مي شه . چون من اون موقع امتحاام تموم شده و مي تونم وقتم رو روي ساخت محيط بزارم ...

خوب داستاني كه تا الان بهش رسيديم اينه :

دموی اول بازی

آب دزدک :
یه آب دزدک تو صفحه آروم آروم fade in میشه و شروع میکنه به فیگور گرفتن.
آب دزدک حشره ای است نسبتا بزرگ، معمولا کوچیکاش به بزرگی بزرگترین سوسکیه که تا حالا دیدین.
کار آب دزدک همونطور که مشخصه آب دزدیدنه. این حشرات بد ریخت، مخوف و بد قیافه /اب می دزدند!!! که چی بشه رو من نمی دونم.
معمولا توی باغها و توی جویهای گلی آب میشه چند تاییشون رو پیدا کرد.
آب دزدکها بیشتر میشن و توی صحنه(جوی آب) مشغول فعالیت میشن.
کناره های جوی رو سوراخ می کنند و وقتی سطح آب بالا میاد به داخل سوراخها سرآزیر میشه. چرا این کار رو می کنند و از اینهمه آب چه استفاده ای می کنند چیزیه که من هم خیلی دوست دارم بدونم. بگذریم، اگر چه اغلب توی همون سوراخهای کنار جوی زندگی می کنند. ولی بعضی وقتها تنی هم به آب می رنند و البته با مهارت خاصی هم اون بدنهای کریهشون رو توی آب حرکت میدن.
این حشراتی که می بینید اینجا توی جوی آبی که از وسط باغ خونه مش قربون در روستای شهرآئین می گذره پاتوق دارن. به شکلی مرموز رفت و آمد می کنند و گاهی به قدری مشکوک میشن که آدم خیال می کنه نقشه هایی تو سرشون دارن!!!
هه بی خیال بابا اینا یه مُش حشره اند.

این موجودات همیشه به این راحتیها نمی تونن اینجا تردد کنند چرا که یکی از همون آدمهایی که گفتم فکر میکنن اینا نقشه ای تو سرشون دارن...
شَپَلَق(ناگهان یه بیل خوش تراش و همچین با صلابت روی سر جمعیت آب دزدکی که بدون مجوز میتینگ ترتیب دادن فرود میاد و همگی رو ناکار میکنه)

آهان خود حلال زادشه!!! مش قربون یکی از همون آدما که گفتم(یا بهتر بگم تنها آدمی که) بهشون این اجازه رو نمی ده.

مش قربون دسته بیلش رو کنار پاش __مثل یه سرباز پارسی که نیزه اش رو در دست داره__ میذاره و یه استیل فاتحانه ای میگیره و در حالی که اب دزدکهایی رو که دارن بار سفر آخرتشون رو می بندند، مورد خطاب قرار داده، با لهجه محلیش میگه« خوب یافتِتایُم اُو دُزدوکای پِلَشت. مو که مِدِنُم شماها یَگ نِقشِیه دِرِه. اما بِدِنه تا مو زُندَیُم، نَمتِنه هیج غِلَطه بِگنه. »
بعد بیلش رو روی دوشش میذاره و آب دزدکها رو به شکل آویزون از لنگ می گیره و می بره تو شیشه آب دزدکهاش میندازه.

دوربین دور شیشه پر از اسکلتهای آب دزدکها می چرخه. جوری که هر مخ تعطیلی بفهمه که این شیشه بعدا یه جایی توی بازی به درد می خوره.

مش قربون چند تا از آب دزدك ها رو به آزمايشگاه قديمي خونش مي بره تا با اون ها ماده اي درست كنه كه آب دزدك ها رو نابود كنه . ولي چند تا آب دزدك كه مش قربون رو تعقيب مي كردند متوجه قصد مش قربون مي شند و ماده رو توي آشاميدني مش قربون مي ريزند . هوا تاريك مي شه و مش قربون به خونش مي ره و خونه مش قربون رو در تصوير مي بينيم كه زمان سريع تر مي گذره و هوا تاريك مي شه . ماه تو آسمون مياد و ناگهان نوري از اتاق مش قربون بيرون مياد و سريع از بين مي ره . دوباره زمان سريع مي گذره و صبح مي شه . دوربين مش قربون رو نشون مي ده كه تبديل به يه آب دزدك شده . مش قربون كه خيلي تعجب كرده شروع به گشت و گذار مي كنه و مسيري به زير زمين پيدا مي كنه و متوجه تاسيسات بزرگي مي شه كه آب دزدك ها در زير زمين درست كردند .

از اين جا به بعد داستان كليه :
مش قربون بعد از حل معماهايي به منبع بزرگ آب كه آب دزدك ها در زير زمين درست كردند مي رسه و متوجه مي شه كه هر شب سفينه اي آب هاي جمع شده رو به جايي مي بره كه مش قربون سوار يكي از اين سفينه ها مي شه . بعد از سوار شدن مش قربون به فضا مي ره و سفينه در سياره آب دزدك ها پياده مي شه ( من براي داستان قبلي يه نقشه به همراه معماهاش طراحي كردم كه مي تونم از اون كمك بگيرم . بد هم نشده ) . در مراحل آخر بازي آب دزدك ها به شخصيت اصلي مش قربون پي مي برند و اون رو زنداني مي كنند مش قربون از زندان فرار مي كنه و بعد از اينكه منبع انرژي آب دزدك ها رو پيدا مي كنه اون رو نابود مي كنه و قبل از انفجار سياره با يكي از سفينه ها فرار مي كنه .

مصطفي و احسان مي دونم كه بازم چيز تازه اضافه نكردم . ولي دوست دارم اول كليت داستان بازي مشخص بشه . مثلا داستان خيلي تخيلي بشه مثل اوني كه مصطفي گفت يا كمي منطقي تر مثل همي داستان . پس نظرتون رو در مورد اين داستان كه تا حالا بوجود اومده بگين . كجاهاش به صورت كلي يا جزيي مشكل دارن ...

_________________
Make something happen
ارسال  بازگشت به بالا
ديدن مشخصات كاربر ارسال پيغام خصوصي ارسال ايميل نام كاربري در پيغامگير Yahoo
 

نويسنده
پيغام
مصطفي سپهريان
پیر بازی سازی
پیر بازی سازی


تاريخ عضويت: جمعه 24 آذر 1385
تعداد ارسالها: 1147
محل سكونت: تو يه فلش مموري دو گيگ


شنبه 15 ارديبهشت 1386 - 05:01
پاسخ بصورت نقل قول
به نظر من كه تا اينجا خوبه.. هر چند اگه چه جلوتر بريم داستان تغييراتي مي كنه.
فثط يه سوال: شما ها چه شكلي براي يك آبدزدك توي ذهنتون تجسم كرديد؟
خيلي مهمه كه تمام اركااستان رو تجسم كنيد و بعد از انيميشن گذاري روشون براشون داستان بسازين Wink

_________________
«پشتکار»«پشتکار»«پشتکار»
ارسال  بازگشت به بالا
ديدن مشخصات كاربر ارسال پيغام خصوصي ارسال ايميل ديدن وب سايت كاربر نام كاربري در پيغامگير Yahoo
 

نويسنده
پيغام
iran_adventure
مدیر انجمن
مدیر انجمن


تاريخ عضويت: شنبه 4 آذر 1385
تعداد ارسالها: 2069
محل سكونت: تهران


شنبه 15 ارديبهشت 1386 - 07:13
پاسخ بصورت نقل قول
بهشون فكر كردم ولي من تا حالا نشنيدم اول شخصيت طراحي بشه بعد داستان . فعلا فقط رو داستان كار مي كنم ...

_________________
Make something happen
ارسال  بازگشت به بالا
ديدن مشخصات كاربر ارسال پيغام خصوصي ارسال ايميل نام كاربري در پيغامگير Yahoo
 

نويسنده
پيغام
eta
مدیر سایت
مدیر سایت


تاريخ عضويت: 2 شنبه 27 تير 1384
تعداد ارسالها: 2153
محل سكونت: شاهين شهر


شنبه 15 ارديبهشت 1386 - 12:32
پاسخ بصورت نقل قول
بچه ها من يكي دو روز مشغولم اما حتما جوابتون رو مي دم.

_________________
تالار اصول ->صفحه ها، مقالات و تاپیکهای مفید

ارسال  بازگشت به بالا
ديدن مشخصات كاربر ارسال پيغام خصوصي ارسال ايميل
 

نويسنده
پيغام
مصطفي سپهريان
پیر بازی سازی
پیر بازی سازی


تاريخ عضويت: جمعه 24 آذر 1385
تعداد ارسالها: 1147
محل سكونت: تو يه فلش مموري دو گيگ


شنبه 15 ارديبهشت 1386 - 13:39
پاسخ بصورت نقل قول
آقا مجتبي خودت دوست داري چه جوري باشه؟!
خيلي تخيلي يا نيمه تخيلي Wink

يه فكري هم كه كردم براي اين فضايي هايه كه آبدزدك نباشن و همين كاراكتري كه آواتارته براشون استفاده بشه كه در اون صورت براي مش قربون بايد يكي ديگه بسازي Wink

_________________
«پشتکار»«پشتکار»«پشتکار»
ارسال  بازگشت به بالا
ديدن مشخصات كاربر ارسال پيغام خصوصي ارسال ايميل ديدن وب سايت كاربر نام كاربري در پيغامگير Yahoo
 

نويسنده
پيغام
iran_adventure
مدیر انجمن
مدیر انجمن


تاريخ عضويت: شنبه 4 آذر 1385
تعداد ارسالها: 2069
محل سكونت: تهران


شنبه 15 ارديبهشت 1386 - 16:55
پاسخ بصورت نقل قول
نقل قول:

بچه ها من يكي دو روز مشغولم اما حتما جوابتون رو مي دم


احسان جان زياد تغيير نكرده فقط قسمتي كه كوچيك مي شه تو خونه و هنگام خوابه كه مصطفي كمك كرده ...

نقل قول:

آقا مجتبي خودت دوست داري چه جوري باشه؟!
خيلي تخيلي يا نيمه تخيلي


گفتم ديگه جادوگر و غيره نمي خوام باشه يعني منطقي تر

نقل قول:

يه فكري هم كه كردم براي اين فضايي هايه كه آبدزدك نباشن


دستت درد نكنه . اگه فكر مي كنه خيلي جالب مي شه كار كن . الان به جاهاي خوبي رسيده اگه همين رو گسترش بديم خيلي عاليه .

نقل قول:

همين كاراكتري كه آواتارته براشون استفاده بشه كه در اون صورت براي مش قربون بايد يكي ديگه بسازي


شخصيت كه بايد زياد بسازم . اصلا من بايد كل محيط رو بسازم شخصيت ها كه چيزي نيست ...

_________________
Make something happen
ارسال  بازگشت به بالا
ديدن مشخصات كاربر ارسال پيغام خصوصي ارسال ايميل نام كاربري در پيغامگير Yahoo
 

نويسنده
پيغام
eta
مدیر سایت
مدیر سایت


تاريخ عضويت: 2 شنبه 27 تير 1384
تعداد ارسالها: 2153
محل سكونت: شاهين شهر


شنبه 15 ارديبهشت 1386 - 17:24
پاسخ بصورت نقل قول
بچه ها من یه جواب نوشتم اما سرور خوابید نتونستم. پستش کنم
خلاصه اش این بود که امتحان امروزم رو گند زدم در حالی که چند روز وقت داشتم. پس مال فردام رو هم گند می زنم.
برای همین پستها رو خوندم و گفتم که :

قصه بد نیست.
اما
اگه قرار بر واقعی بودنه :
حذف فضا و موجودات فضایی هم میتونه مفید باشه.

و پرسیدم که تو بازی فقط می خوای معما باشه یا اینکه دلت می خواد اکشن هم داشته باشه.
مثل شلیک و ...

_________________
تالار اصول ->صفحه ها، مقالات و تاپیکهای مفید

ارسال  بازگشت به بالا
ديدن مشخصات كاربر ارسال پيغام خصوصي ارسال ايميل
 

نويسنده
پيغام
iran_adventure
مدیر انجمن
مدیر انجمن


تاريخ عضويت: شنبه 4 آذر 1385
تعداد ارسالها: 2069
محل سكونت: تهران


شنبه 15 ارديبهشت 1386 - 18:33
پاسخ بصورت نقل قول
نقل قول:

بچه ها من یه جواب نوشتم اما سرور خوابید نتونستم. پستش کنم


خيلي حيف شد Neutral

نقل قول:

خلاصه اش این بود که امتحان امروزم رو گند زدم در حالی که چند روز وقت داشتم. پس مال فردام رو هم گند می زنم.


ميان ترم ؟ ( جوابت : آره ! ) اكثر استادهاي ما كه پايان ترم رو هم به زور صحيح مي كنند چه برسه به ميان ترم . غمت نباشه فردا ان شاا... خوب مي دي .

نقل قول:

اگه قرار بر واقعی بودنه :
حذف فضا و موجودات فضایی هم میتونه مفید باشه.


از اونجايي كه كاراكتر تخيلي و محيط خميريه موضوع تخيلي بايد باشه ولي جادوگر يا پير و ... اين ها نياز به خيال پردازي قوي داره و همچنين اين محيط ها بايد خوب طراحي بشه كه من از عهدش برنميام . Embarassed

نقل قول:

پرسیدم که تو بازی فقط می خوای معما باشه یا اینکه دلت می خواد اکشن هم داشته باشه.


آهان ! الان يادم افتاد اولا مي خواستم ازت بپرسم چه قدر بازي هاي ادونچر كردي كه يادم رفت . اگه اين جور بازي ها رو كرده باشي بهتر مي شه داستان گفت . مثلا همين الان من براي اون قسمت ساخت ماده كه مش قربون رو كوچيك مي كنه تو فكر يه معما هستم . به خاطر همين مي گم زياد جزييات مهم نيست . مثلا براي قسمتي كه به فضا مي ره همش حل معماست ( كه كار خودمه ) غير از اون قسمت كه ميافته زندان چون هدف عوض شده و محيط عوض شده عنوان مي كنم . پس فقط قسمت هايي از بازي كه روند بازي عوض مي شه داستان بيان مي شه ...

نقل قول:

فقط می خوای معما باشه یا اینکه دلت می خواد اکشن هم داشته باشه


نه فقط معما .

_________________
Make something happen
ارسال  بازگشت به بالا
ديدن مشخصات كاربر ارسال پيغام خصوصي ارسال ايميل نام كاربري در پيغامگير Yahoo
 

نويسنده
پيغام
مصطفي سپهريان
پیر بازی سازی
پیر بازی سازی


تاريخ عضويت: جمعه 24 آذر 1385
تعداد ارسالها: 1147
محل سكونت: تو يه فلش مموري دو گيگ


شنبه 15 ارديبهشت 1386 - 20:01
پاسخ بصورت نقل قول
من كه عشق ادونچرم و بيشتريها رو بازي كردم

يه معما بزار براش كه دسته مجموعه بازي هاي نانسي درو رو هم از پشت ببنده... در مودر داستان هم تو فكرم Wink

_________________
«پشتکار»«پشتکار»«پشتکار»
ارسال  بازگشت به بالا
ديدن مشخصات كاربر ارسال پيغام خصوصي ارسال ايميل ديدن وب سايت كاربر نام كاربري در پيغامگير Yahoo
 

نويسنده
پيغام
eta
مدیر سایت
مدیر سایت


تاريخ عضويت: 2 شنبه 27 تير 1384
تعداد ارسالها: 2153
محل سكونت: شاهين شهر


شنبه 15 ارديبهشت 1386 - 20:25
پاسخ بصورت نقل قول
من حالم به هم می خوره از ادونچر!!!
فکر میکنم خبر داشتی!!
بازیت هم که در اومد فقط قصه اش رو تو روزنامه می خونم Smile
خوب امیدوارم که ناراحت نشده باشی!! (مثل این می مونه که امیدوار باشم داداشم تو دوره بعدی انتخابات رئیس جمهور بشه.)
ولی خوب از معما حل کردن خوشم نمیاد. از استراتژی خوشم میاد اینکه با سربازام دژ درست کنم. اینکه دشمن رو با جارو خاک انداز استادش کنم و ...

_________________
تالار اصول ->صفحه ها، مقالات و تاپیکهای مفید

ارسال  بازگشت به بالا
ديدن مشخصات كاربر ارسال پيغام خصوصي ارسال ايميل
 

نمايش نامه هاي ارسال شده قبلي:   
ارسال يك موضوع جديد   پاسخ به يك موضوع    صفحه 3 از 6 تمام ساعات و تاريخها بر حسب 3.5+ ساعت گرينويچ مي باشد
برو به صفحه قبلي  1, 2, 3, 4, 5, 6  بعدي


 
پرش به:  


شما نمي توانيد در اين انجمن نامه ارسال كنيد.
شما نمي توانيد به موضوعات اين انجمن پاسخ دهيد
شما نمي توانيد نامه هاي ارسالي خود را در اين انجمن ويرايش كنيد
شما نمي توانيد نامه هاي ارسالي خود را در اين انجمن حذف كنيد
شما نمي توانيد در نظر سنجي هاي اين انجمن شركت كنيد


unity3d

بازگردانی به فارسی : علی کسایی @ توسعه مجازی کادوس 2004-2011
Powered by phpBB © 2001, 2011 phpBB Group
| Home | عضويت | ليست اعضا | گروه هاي كاربران | جستجو | راهنماي اين انجمن | Log In |